• وبلاگ : رهگذر تنهاي دهكده
  • يادداشت : اي بي وفا چرا منو تنها گذاشتي؟
  • نظرات : 1 خصوصي ، 9 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + نفيسه 
    امروز 25/9 حامد بهم زنگ زد گفت ما به درد هم نمي خوريم بعد از دو سال دوستي .و من فقط اشك ريختم چون حامد بي معرفت بود چون منو با كوله باري از عشقو خاطره تنهاگذاشت من نمي بخشمش از خدا مي خوام همون كاري كه با من كرد باهاش بكنن حالا من موندم و تنهايي
    زني افسرده نظر كرد بر آن حلقه زر/ ديد در نقش فروزنده او/ روزهايي كه به اميد وفاي شوهر/ به هدر رفته،‏ هدر

    مثل اين است كه شب نمناك است. //

    ديگران را هم غم هست به دل، //

    غم من، ليك، غمي غمناك است. = سهراب

    سلام...پرنده كوچولو دلم براي پرهاي قشنگت خيلي سوخت...غصه نخور...بهار ميشه
    ولي من فكر مي كنم اون چيزي كه من تو وبلاگم مي گم با اون چيزي كه شما مي گيد زمين تا آسمون فرق مي كنه!:>

    هنوزم در پي اونم

    كه ميشه عاشقش باشم

    مثل درياي من باشه منم چون قايقش باشم....

    salam doste aziz.. hale ahoma... mer30 khabar dadin... ziba bood... pishe ma ham biyayn ... tanhaim.... ya hagh....
    salam dadashi... khoobi?... alie... pishe manam bia update karam..... ya ali....
    + حسين 
    سلام گفتا كه مرا دوست نداري گله اي نيست بين من و تو اما دگر فاصله اي نيست