[ و بر پلیدیى که در پارگین بود گذشت و فرمود : ] این چیزى است که بخیلان در آن بخل مى‏ورزیدند . [ و در روایت دیگرى است که فرمود : ] این چیزى است که دیروز بر سر آن همچشمى مى‏کردید . [نهج البلاغه]
 
جمعه 83 آبان 15 , ساعت 11:56 عصر

خداوندا به دلهای شکسته

به محرومان در غربت نشسته

به آن عشقی که از نام تو خیزد

بدان خونی که در راه تو ریزد

به مسکینان از هستی رمیده

به غمگینان خواب از سر پریده

به مردانی که در سختی خموشند

برای زندگی جان می فروشند

به طفلانی که نان آور ندارند

سر حسرت به بالین میگذارند

به آن درمانده زن کز فقر جانکاه

نهد فرزند خود را بر سر راه

به آن کودک که ناکام است کامش

ز پا می افکند بوی طعامش

به آن بی کس که با جان در نبرد است

غذایش اشگ گرم و آه سرد است

به آن بی مادری کز ضعف خفته

سخن از مهر مادر ناشنفته

به آن چشمی که از غم گریه خیز است

به بیماری که با جان در ستیز است

دلم را از گناهان ایمنی بخش

به نور معرفت ها روشنی بخش

  



لیست کل یادداشت های این وبلاگ