عجب صبری خدا دارد اگر من جای او بودم ، همان یک لحظه اول ، که ظلم میدیدم از این مخلوق بی وجدان ، جهان را با همه زیبائی و زشتی به روی یکدگر ویرانه میکردم.
***** عجب صبری خدا دارد. اگر من جای او بودم ، که میدیدم یکی عریان و سوزان ، دیگری پوشیده از صد جامه رنگین ، زمین و آسمان را واژگون مستانه میکردم.
***** عجب صبری خدا دارد. اگر من جای او بودم ، که در همسایه صدها گرسنه ، چند بزمی گرم عیش و نوش میدیدم ، نخستین نعره مستانه را خاموش آندم بر لب پیمانه میکردم.
***** عجب صبری خدا دارد. اگر من جای او بودم ، نه طاعت میپذیرفتم ، نه گوش از بهر استغفار این بیداد گرها تیز کرده ، پاره پاره از کف زاهد نمایان تسبیح صد دانه میکردم.
***** عجب صبری خدا دارد. اگر من جای او بودم ، بگرد شمع نورانی ، دل عشاق سرگردان، سراپای وجود بی وفا معشوق را پروانه میکردم. که میدیدم مشوش عارف و آهی ز برق فتنه این علم عالم سوز دم کش. بجز اندیشه عشق و وفا معدوم، هر فکری در این دریای پر افسانه میکردم.
***** عجب صبری خدا دارد. اگر من جای او بودم ، به عرش کبریائی ، با همه صبر خدائی ، تا که میدیدم عزیز نا بجائی ناز ، برگی ناروا گردیده خواهی می فروشد. گردش این چرخ را وارونه بی صبرانه میکردم.
***** عجب صبری خدا دارد. چرا من جای او باشم!؟ همین بهتر که او خود جای خود بنشیند و تاب تماشای تمام زشتکاریهای این مخلوق را دارد. وگرنه من به جای او چه بودم. یک نفس کی عادلانه سازشی با جاهل و فرزانه میکردم.
***** عجب صبری خدا دارد. عجب صبری خدا دارد
اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید.. |