سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و فرمود : ] بزرگتر توانگرى نومیدى است از آنچه در دست مردم است . [نهج البلاغه]
 
پنج شنبه 88 مرداد 29 , ساعت 6:20 عصر

فقط نا امیدان از درگاه الهی بخوانند!!

مردی بود که جمیع عمر خود را در معصیت به سر برده بود

 به گونه ای که در فسق و فجور زبانزد خاص و عام بود  ،

 صلحای عصر خویش از او دوری می جستند

 و از او اعلام نفرت می کردند .

ناگاه ملک الموت (عزرائیل)قصد قبض روحش نمود .

چون یقین به مرگ کرد و یافت که وقت رحلتش رسیده

نظر بر گذشته اعمال خود کرد

و عملی که جای امید داشته باشد ندید.

عاجزوار آهی از دل بی قرار کشید و بی اختیار گفت:

((یا من له الدنیا و الاخره ارحم لمن لیس له الدنیا و الاخره )) ،

یعنی: ((ای آنکه دنیا و آخرت از توست،

رحم کن بر حال کسی که نه دنیا دارد و نه آخرت ))

 این جمله بگفت و جان داد.

اهل شهر از خبر فوت او شاد شدند

و او را در مرزبله ای انداختند و خس و خاشاک بر او ریختند

و آن موضع را از خاک پر کردند.

شب یکی از بزرگان را در خواب نمودند که :

فلانی در گذشت و او را در مرزبله ای انداختند ،

 برخیز و او را از آنجا بردار و غسل ده و کفن کن

و بر او نماز گذار و او را در مقبره صلحاء و نیکان دفن کن .

گفت خداوندا! او بد عمل بود

 چه چیز به درگاه کبریا آورد که مستحق بخشش و کرامت گردید؟

خطاب آمد چون به حال اظطرار رسید ،

در گذشته عمر خود نظر کرد و بجز خطا و معصیت چیزی ندید.

لذا عاجزوار به درگاه ما نظر کرد و دست در دامن فضل ما زد ،

ما به بیچارگی و عجز او رحمت کردیم ،

و گناهان او را از نظر پوشیدیم 

و از عذاب الیمش نجات دادیم و به نعیم مقیمش رساندیم .



لیست کل یادداشت های این وبلاگ